1 آذر! دو جهان بدرگهش بنده نگر! ز آن غمزه و خنده، کشته و زنده نگر!
2 صد زنده ازو کشته شود، غمزه ببین صد کشته ازو زنده شود، خنده نگر!
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دوشم، از خواب بود چشم کحیل؛ گوشم آسوده، خوش ز قال و ز قیل
2 تا سحر، دیده فارغ از دیدن لب ز تقریر و، خاطر از تخییل
1 ای جسم تو، جان آفرینش؛ جان تو، جهان آفرینش!
2 ای کرده بعالم آشکارا نام تو نشان آفرینش
1 چند روزی از سر کویت سفر خواهیم کرد امتحان را جای در کوی دگر خواهیم کرد
2 در گذرگاهی دگر، چاکی بدل خواهیم زد؛ بر سر راهی دگر، خاکی بسر خواهیم کرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به