1 اذا أمکنت فرصه فی العدو فلا تبدء شغلک الا بها
2 فان لم تلج بابها مسرعا أتاک عدوک من بابها
3 و ایاک من ندم بعدها أتأمل اخری و اتی بها
1 شاد باش ای دل که بختت پیشوایی میکند سوی نویین جهانت رهنمایی میکند
2 خسرو خسرو نشان تالش که از بهر خدای اهل دانش را به مردی کدخدایی میکند
1 این سعادت بین که باز اهل خراسان یافتند وین کرامت بین که از تأیید یزدان یافتند
2 بودشان از آتش محنت جگرها تافته چون خضر در ظلمت غم آب حیوان یافتند
1 دولت بود مساعد و اقبال و بخت یار آنرا که کرد بندگی شاه اختیار
2 آن شاه داد بخش که دوران دولتش آرد بمهرگان ستم عهد نو بهار