ایا شهریاران پاکیزه از قطران تبریزی قصیده 109

قطران تبریزی

آثار قطران تبریزی

قطران تبریزی

ایا شهریاران پاکیزه دل

1 ایا شهریاران پاکیزه دل ز دست شما ابر و دریا خجل

2 بود ابر از دستتان شرمسار بود بحر از طبعتان منفعل

3 ولی را وفای شما دلفروز عدو را جفای شما جان کسل

4 خورد بی رضای شما هرکه آب چو آتش شود در دلش مشتعل

5 کسی کو شما را بود بدسگال بود با خدای جهان مستحل

6 کسی کو بقای شما را نخواست شود زیر پای فنا مضمحل

7 کسی کز جهان بیندی بند او ز ناکام کاری کندشان بحل؟

8 کرت باید آسایش اندر جهان تو از دست دامان ایشان مهل

9 هزار آفرین باد بر جانتان که هم کامگارید و هم محتمل

10 ز آسایش دهر و کام جهان بود قسمت خصمتان دق و سل

11 کسی کو جدا ماند از رویتان شود پایش از خون دل زیر گل

12 کسی کو ز فرمانتان سر بتافت بتیغ زمانه همی قد قتل

13 زمانه بقای شما را بدهر به پایندگی بر نوشته سجل

14 از آنگه که دورم ز روی شما نداند دل من چهار از چهل

15 ز هجر شما شهریاران شهر همم بیم جانست و هم درد دل

16 کمر بسته بادند پیش شما شهان طراز و مهان چگل

عکس نوشته
کامنت
comment