1 دور از تو تا که دور شدستم ز تو مرا هر روز صد هزار بلا بر بدن رسد
2 خالی نباشد از دل تنگی چو یاسمین گرخنده مرا چو گل اندر چمن رسد
3 گر بخت بر بخندد و گردون وفا کند آخر ز خاک کوی تو گردی به من رسد
1 توقیع خداوند جهان نقش ظفر باد هر دم که زند مایه صد عمر دگر باد
2 چون بخشش تو آیت احسان علی گشت بخشایش او غایت انصاف عمر باد
1 روی تو به ماه آسمان ماند قد تو به سرو بوستان ماند
2 گر سایه برگ گل فتد بر تو بر عارض نازکت نشان ماند
1 اکنون که تر و تازه بخندید نوبهار ما و سماع و باده رنگین و زلف یار
2 بی زلف یار و باده رنگین و بی سماع خود آدمی چگونه زید وقت نوبهار