کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

در پای تو تنها به سر ماست از کمال خجندی غزل 940

غزل 940 ام از 1252 غزلیات

در پای تو تنها به سر ماست فتاده

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 در پای تو تنها به سر ماست فتاده خلقیست به آن خاک قدم روی نهاده

2 از بیم رقیب تو کزین در همه را راند خون مژهای پیش تو یک دم نستاده

3 دل مهر لب لعل تو دارد همه دانند پیدا بود از جام تنک جوهر باده

4 شرمنده نیم از دهن او بدو بوسی کآن وعده بسی داده ولی هیچ نداده

5 هرچند شه ما به وفا سخت بخیل است هستند گدایان به دعا دست گشاده

6 درد آرچه زبادست ز هجران تو ما را از بیم ملامت نتوان گفت زیاده

7 بگذر به کمال از دل او پرس که گویند من عاد مریضا فله اجر شهاده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در پای تو تنها به سر ماست فتاده

شاعر شعر در پای تو تنها به سر ماست فتاده چه کسی است ؟

شاعر شعر در پای تو تنها به سر ماست فتاده کمال خجندی می باشد.

شعر در پای تو تنها به سر ماست فتاده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر در پای تو تنها به سر ماست فتاده چیست ؟

قالب شعر در پای تو تنها به سر ماست فتاده غزل است

مضمون اصلی شعر در پای تو تنها به سر ماست فتاده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر