1 در عین وصل جز من راضی به مرگ خود کیست صد رشک تا سبب نیست با خود درین صدد کیست

2 یاران مدد نمودند در صلح غیر با او اکنون کسی که در جنگ ما را کند مدد کیست

3 حرفی که گر بگویم گردد سیه زبانم جز خامه آن که با او گوید بشد و مد کیست

4 آن کس که کرده صد جا بدگوئی تو نیک است ای بد ز نیک نشناس گر نیک اوست بد کیست

5 بر نقد عصمت خود بنگر خط خطا را آنگه ببین به نامت این سکه آن که زد کیست

6 جز من که غیرتم کرد راضی به دوری تو آن کس که دور خواهد جان خود از جسد کیست

7 این وصل بی‌بها را من می‌دهم به هجران یاران کسی که دارد بر محتشم حسد کیست