آخر، ای شوخ، دل از جور از هلالی جغتایی غزل 400

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

آخر، ای شوخ، دل از جور تو غمگین تا کی؟

1 آخر، ای شوخ، دل از جور تو غمگین تا کی؟ وین جفاهای تو بر عاشق مسکین تا کی؟

2 گریه تلخ مرا کشت، بگو، بهر خدا که: ترا باد گران خنده شیرین تا کی؟

3 بی سبب چشم ترا خشم بمردم تا چند؟ بی جهت گوشه ابروی ترا چین تا کی؟

4 رفتنت شیوه و دیر آمدنت آیینست آمد و رفت باین شیوه و آیین تا کی؟

5 تو سرناز برآورده بشوخی همه روز ما ز دردت سر اندوه ببالین تا کی؟

6 گاه از دوست غمی، گاه ز دشمن المی غم آن چند کشیم و الم این تا کی؟

7 خشم و کین تو دل و جان هلالی را سوخت آه! تا چند بود خشم تو و کین تا کی؟

عکس نوشته
کامنت
comment