-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آخر، ای شوخ، دل از جور تو غمگین تا کی؟ وین جفاهای تو بر عاشق مسکین تا کی؟
2 گریه تلخ مرا کشت، بگو، بهر خدا که: ترا باد گران خنده شیرین تا کی؟
3 بی سبب چشم ترا خشم بمردم تا چند؟ بی جهت گوشه ابروی ترا چین تا کی؟
4 رفتنت شیوه و دیر آمدنت آیینست آمد و رفت باین شیوه و آیین تا کی؟
5 تو سرناز برآورده بشوخی همه روز ما ز دردت سر اندوه ببالین تا کی؟
6 گاه از دوست غمی، گاه ز دشمن المی غم آن چند کشیم و الم این تا کی؟
7 خشم و کین تو دل و جان هلالی را سوخت آه! تا چند بود خشم تو و کین تا کی؟