-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آخر دلم به آرزوی خویشتن رسید و آنچه از خدای خواسته بودم به من رسید
2 آن مه که کرد طوفی سوی شرف شتافت وآن گل که رفت سالی چمن رسید
3 دل رفته بود و جان شده منت خدای را کان دل به سینه آمد و آن جان به تن رسید
4 خوش خوش گشاده بلبل مژده چو گل دهن کان طوطی شکر لب شیرین سخن رسید
5 شاهی که از نهاد کمند زره درش با تیغ آفتاب شکن در شکن رسید
6 نقاش صنع چهره خوبش همی کشید بیکار شد چو کار به شکل دهن رسید
7 در بوستان حسنش بنگر که چون بوقت نوباوه شکوفه ز برگ سمن رسید
8 گفتم ز لعلدان لبش باده چنم چون برسمن بنفشه توبه شکن رسید
9 برشادی رسیدن شاهی که بر دلش از جان ندای اذهب عنی الحزن رسید
10 بهرامشاه شاه که در ملک دولتش آنها کزو به بنده مخلص حسن رسید