- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شبها که داغ فرقت آن ماه می کشم تا روز ناله می کنم و آه می کشم
2 زان مه نمی کنم گله کین محنت و بلا از بخت تیره و دل گمراه می کشم
3 شبهای خویش را که ز زلفش سیاه شد از رویش انتظار سحرگاه می کشم
4 تا تاج شد به فرق سرم گرد دامنش دامن ز تخت و منزلت و جاه می کشم
5 جان می برم به تحفه گدایان دوست را نقد حقیر در نظر شاه می کشم
6 از عاشقی نصیب من این شد که روز و شب جور رقیب و طعنه بدخواه می کشم
7 جامی چو کاه شد تنم از ضعف و من هنوز کوه غمش به قوت این کاه می کشم