-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس گر سراغ سیل می گیری، ز ویرانی بپرس
2 گرچه او احوال من هرگز نپرسید از صبا از من آن بی مهر را چندان که بتوانی بپرس
3 شانه می آید به کار زلف در آشفتگی آشنایان را در ایام پرشانی بپرس
4 می روم از کویت، اما خون خود را می خورم گر ز من باور نداری، از پشیمانی بپرس
5 در جهان هر لحظه افزون می شود طول امل معنی این نکته را از موی زندانی بپرس
6 خانه زاد دودمان زلف خوبانم سلیم با محبت نسبت من گر نمی دانی بپرس