عراقی

عراقی

عراقی
عراقی

بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ از عراقی غزل 223

غزل 223 ام از 613 غزلیات

بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون

1 بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون که بی‌تو زار چنان شد که: من نگویم چون؟

2 ببین که پیش تو در خاک چون همی غلتد؟ چنان که هر که ببیند برو بگرید خون

3 بمانده بی رخ زیبای خویش دشمن کام فتاده خوار و خجل در کف زمانه زبون

4 نه پای آنکه ز پیش زمانه بگریزد نه روی آنکه ز دست بلا شود بیرون

5 کنون چه چاره؟ که کار دلم ز چاره گذشت گذشت آب چو از سر، چه سود چاره کنون؟

6 طبیب دست کشید از علاج درد دلم چه سود درد دلم را علاج با معجون؟

7 علاج درد عراقی به جز تو کس نکند تویی که زنده کنی مرده را به کن فیکون

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون

شاعر شعر بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون چه کسی است ؟

شاعر شعر بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون عراقی می باشد.

شعر بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون چیست ؟

قالب شعر بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون غزل است

مضمون اصلی شعر بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ خون چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر