- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آصف ثانی رشیدالحق والدین آنکه هست آسمان عکسی ز روی عالم آرای شما
2 صاحبا از ماجرای حال خود من شمهای عرض خواهم داشت بر رای اعلای شما
3 زان سبب بالای گردون خم شد اندر قدر صدر کو به عکس راستی بنشست بالای شما
4 هر کجا عزم تو پای مردی آرد در رکاب جز رکاب آنجا که دارد در جهان پای شما
5 آن تویی کز ابتدا در باب ارباب هنر تربیت بودست و بخشش رسم آبای شما
6 وان منم کز گوهر نظمم مزین کردهاست گردن و گوش جهان را مدح بابای شما
7 با وجود آنکه استعداد و استحقاق من روشن است امروز بر آیینه رای شما
8 از برای خردهای زر جستن آزار من بس عجب میدارم از طبع گهرزای شما
9 حاصل دی و پریرم همچنان تا چار ماه صرف شد بر وعده امروز و فردای شما
10 سخت بی برگم بساز امروز کارم را که هست بیش ازین ما را سر برگ تقاضای شما
11 آنچه انصاف است آمد شد خجل گشتم خجل من ز خاک آستان آسمان سای شما
12 از قدمهای خود اکنون من خجالت میکشم هم برین صورت کزین پیش از کرمهای شما