1 بگذر به چمن موسم گل جام به کف تا رخ نهد آفتاب عیشت به شرف
2 بنگر تو به نرگس ار ندیدی که بود پیرامن آفتاب پروین زده صف
1 تا در دل من مهر تو مهوش باشد روزم چو رخ فرخ تو خوش باشد
2 چون زلف تو هر دل که کند میل رخت سودا زده ئی بر سر آتش باشد
1 مرا ز خدمت عالیجناب آصف عهد علاء دولت و دین هندوی مبارک رای
2 ملامت آن نفس افزود و نفرت آندم خاست که عزم ثابت او را برفت پای از جای
1 بر آینه سرمه سیه ریخته بین طوطی روان بحلق آویخته بین
2 زان سنبل تر ز انشاخ شکر
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به