زاهد بتکدهٔ عشق هراسان از عرفی شیرازی غزل 269

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

زاهد بتکدهٔ عشق هراسان نرود

1 زاهد بتکدهٔ عشق هراسان نرود دامن دل بکشد، از پی ایمان نرود

2 شهر دل خاصهٔ سلطان محبت گردید بعد از آن عاقل تدبیر به دیوان نرود

3 پرده دار تو اگر مژدهٔ دیدار دهد صد قیامت شود و کس در رضوان نرود

4 پا منه بر سر بالین اسیران ، گاهی هیچ بیدرد نیاید که پریشان نرود

5 بروم بر دم خنجر که با آن بی باکی سایهٔ مرغ هما بر گل و ریحان نرود

عکس نوشته
کامنت
comment