- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا تو باشی بسته هر بیم و تاب روزه داری صرفه نان است و آب
2 ای تهی کرده شکم از غافلی دل تهی کن این بود الصوم لی
3 خانۀ نه در به بند ای کدخدای پس روان هفت منظر برگشای
4 پای خود افشردۀ از گمرهی چنگ در دنیا مزن تا وارهی
5 همچو ماه نو چه باشی پایبند گر بگه خیزی چو صبح خیره خند
6 گر تو افطار از هوای خود کنی روزه خود را همه باطل کنی
7 روزه داری را که با خود کار نیست جز بدیدار خدا افطار نیست
8 هر نفس عیدی کن ای صاحب نظر ماجرائی نیست با مرد سفر