1 ای هنر از آتش تو بویا همچو عود وی فلک در خدمتت چون نیشکر بسته کمر
2 کار من با شکر و عود آمدست اندر زفاف وین محقر نزد آن مهتر نداردبس خطر
3 عود و شکر ده به من کین غم به من آن میکند کاب و آتش میکند پیوسته باعود و شکر
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چون نیستی آنچنان که میباید تن در دادم چنانکه میآید
2 گفتی که از این بتر کنم خواهی الحق نه که هیچ درنمیباید
1 عشق تو بیروی تو درد دلیست مشکل عشق تو مشکل مشکلیست
2 بیتو در هر خانه دستی بر سریست وز تو در هر کوی پایی در گلیست
1 گلبن عشق تو بیخار آمدست هر گلی را صد خریدار آمدست
2 عالمی را از جفای عشق تو پای و پیشانی به دیوار آمدست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **