پیکان تو مشکل که به دل یار از حزین لاهیجی غزل 531

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

پیکان تو مشکل که به دل یار توان کرد

1 پیکان تو مشکل که به دل یار توان کرد دیگر چه علاج دل بیمار توان کرد؟

2 من مردم و یک بار به خاکم نگذشتی این کوه غمی نیست که هموار توان کرد

3 کس شغل محبّت نرسانده ست به پایان دل چون رود از کف چقدر کار توان کرد؟

4 صرصر چه زند گرم به خاکستر من پای؟ بختم نه چنان خفته که بیدار توان کرد

5 صد عقده بود بر دلش از بار علایق این سبحه به گرد سر زنّار توان کرد

6 بر دوش اگر بار سر خویش کشیدیم شادیم که خاک قدم یار توان کرد

7 شور تو حزین از لب شیرین سخن کیست؟ مصر از نی این خامه شکر بار توان کرد

عکس نوشته
کامنت
comment