جامی

جامی

جامی
جامی

عارفی طوف کنان رفت به باغ از جامی هفت اورنگ 107

هفت اورنگ 107 ام از 3391 سبحة‌الابرار

عارفی طوف کنان رفت به باغ

1 عارفی طوف کنان رفت به باغ دید در باغ حمامی با زاغ

2 با هم از حکم دو جنسی رسته چون دو همنجس به هم پیوسته

3 عارف آن حال عجب را چون دید به تعجب سر انگشت گزید

4 که دو ناجنس به هم چون گستاخ میوه چین آمده اند از یک شاخ

5 ناگهان دید که از شاخ بلند برگشادند سوی خاک نژند

6 آب جویان به تک و پوی شدند لنگ لنگان به لب جوی شدند

7 دید کانبازیشان در لنگی می دهد خاصیت یکرنگی

8 زاغرا ور نه چه نسبت به حمام که گزینند به یک شاخ مقام

9 بس دو خویش به نسب همخانه که نشینند ز هم بیگانه

10 آشنایی نه به قرب نسب است قرب ارباب ادب از ادب است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عارفی طوف کنان رفت به باغ

شاعر شعر عارفی طوف کنان رفت به باغ چه کسی است ؟

شاعر شعر عارفی طوف کنان رفت به باغ جامی می باشد.

شعر عارفی طوف کنان رفت به باغ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر عارفی طوف کنان رفت به باغ چیست ؟

قالب شعر عارفی طوف کنان رفت به باغ هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر عارفی طوف کنان رفت به باغ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.