آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی
آشفتهٔ شیرازی

کمانداری که نتواند کشیدن از آشفتهٔ شیرازی غزل 19

غزل 19 ام از 1259 غزلیات

کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را

1 کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را مرا سینه هدف گردیده تیر امتحانش را

2 بود در کاروان مصر گر پیراهن یوسف سزد جا دیده یعقوب گرد کاروانش را

3 ننوشم آب از کوثر نجویم چشمه حیوان به کام دل ببوسم گر شبی شیرین‌دهانش را

4 اگر نه کوی سیمین سرین آویزه‌اش بودی ز موی فرق کی فرقی بدی موی میانش را

5 کهن نخلم شود برنابرم از خاربن خرما اگر پیرانه‌سر خدمت کنم نخل جوانش را

6 بپیش قاضی و مفتی به خون خود دهم فتوی که نتواند بگیرد در قیامت کس عنانش را

7 به جای ناله و زاری کند از سرو بیزاری اگر قمری ببیند در چمن سرو چمانش را

8 بد عهد و پیمان را نشاید وصل جانان را کند هرکس دریغ اندر طریق عشق جانش را

9 دل آشفته بیرون کن ز چین و زلف و خوش بنشین بگو این نکته در گوش آن حریف نکته‌دانش را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را

شاعر شعر کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را چه کسی است ؟

شاعر شعر کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را آشفتهٔ شیرازی می باشد.

شعر کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را چیست ؟

قالب شعر کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را غزل است

مضمون اصلی شعر کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر