رسولا خدا از سلمان ساوجی جمشید و خورشید 64

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

شعربعدی

897 / 64

شعر قبلی

خانه / آثار سلمان ساوجی / جمشید و خورشید سلمان ساوجی / جمشید و خورشید شماره 64

1 رسولا خدا را به جایی که دانی چه باشد که از من پیامی رسانی؟

2 نه کار رسول است رفتن به کویش نسیما ت برخیز اگر می توانی

3 ز پیش جم دو کبک بلبل آواز به کوهستان دژ کردند پرواز

4 بدان دژ پرده ای خوش ساز کردند ز قولش این غزل آغاز کردند:

آثار سلمان ساوجی

شعر شعر کهن جمشید و خورشید آثار سلمان ساوجی

عکس نوشته

کامنت

شعر های دیگر از سلمان ساوجی

1 شب است و بادیه و دل، فتاده از راه است ز چپ و راست، مخالف، ز پیش و پس، چاه است

2 مقم تهلکه است این ولی منم، فارغ ز کار دل، که به دلخواه یار دلخواه است

1 عاشقان را از جمالش، روز بازار امشب است لیلة القدری که می‌گویند پندار امشب است

2 حلقه‌ها، بین بسته، جانها، گرد رخسارش چو زلف قدسیان را نیز گویی روز بازار، امشب است

1 بیا که بی لب لعل تو، کار من، خام است ز عکس روی تو، آتش فتاده در جام است

2 مرا که چشم تو بخت است و بخت، در خواب است مرا که زلف تو، شام است و صبح، در شام است

شعربعدی

897 / 64

شعرقبلی