هرکس آرد دامن صلحت به چنگ از جامی غزل 214

هرکس آرد دامن صلحت به چنگ

1 هرکس آرد دامن صلحت به چنگ بر سر اینست ما را با تو جنگ

2 صحبت تنگ تو با بیگانگان آشنایان را همی آرد به تنگ

3 محنت هجر تو پاید سالها دولت وصل تو باشد بی درنگ

4 مهر خطت را هنر داند دلم گرچه باشد عیب بر آیینه زنگ

5 چهره ام شد کهربا اشکم عقیق بیش ازینم نیست از لعل تو رنگ

6 کی رسد در عشق عقل تیزپای چون رود با مرکب جم مور لنگ

7 نیکنامی کم طلب جامی که هست عشقبازان را ز نام نیک ننگ

عکس نوشته
کامنت
comment