- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرگه که مرا ز آمدن تو خبر آید از جان و دلم انده دیرینه برآید
2 بسیار عنا دیدم در کان گهر من از بخت همی کانم نزد گهر آید
3 هر روز من از آمدنت شاد کنم دل هر روز همی تخم نشاطم ببر آید
4 اکنون که بداندیش مرا جان بسر آمد دانم که غم دوری ما هم بسر آید
5 گر غم بفراق اندر مان بیشتر آمد شادی بوصال اندر مان بیشتر آید
6 اکنون که سعادت را بر من گذر آمد دانم که غم هجر ترا هم گذر آید