- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکس به هوای جان گرفتار ما بی تو ز جان خویش بیزار
2 جا بی تو کنم به خلد هیهات دل بیتو نهم به عیش زنهار
3 جان بیتو به پیکرم بود تنگ سر بیتو به گردنم بود بار
4 دلهای گشاده از غمت تنگ جانهای عزیز در رهت خوار
5 ابروی تو بر سرم کشد تیغ مژگان تو بر دلم زند خار
6 ای تازه جوان که چون جوانی رفتی و نیامدی دگربار
7 در سایهٔ زلف خط و خالت مانند به شبروان عیار
8 در هند شنیدهام که طوطی شکر شکنست و سرخ منقار
9 زانسان که خطت به سایهٔ زلف پیرامن آن لب شکربار
10 زلفست فراز قدت آری بر سرو بن آشیان کند مار
11 کویت به نگارخانه ماند از حیرت طالبان دیدار