هر غیر که بنگری زیار از آشفتهٔ شیرازی غزل 165

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

هر غیر که بنگری زیار است

1 هر غیر که بنگری زیار است این نقش و نگار از نگار است

2 سر پنجه آن نگار ساده از خون جهانیان نگار است

3 هرگز خطر گهر ندارد هر کو که زبحر برکنار است

4 آتش نه قرارگاه هندوست زلفین تو از چه بیقرار است

5 نقصان نکند چو زر در آذر هر کس که بعشق پایدار است

6 درمان نپذیرد از طبیبان آن دل که زدرد تو فکار است

7 گویند دل است منزل عشق دل رفته و عشق بر قرار است

8 آشفته زجام عشق سر خویش نه مست چنان نه هوشیار است

9 از میکده علی بکش می کان باده خالی از خمار است

عکس نوشته
کامنت
comment