- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر آن تنی که گرفتار پیرهن باشد چو مرده ای است که او زنده در کفن باشد
2 گل از طراوت آب و هواست خندان روی شکفتگی نه به اندازهٔ چمن باشد
3 میان نفس [و] خرد گفتگوی ملک وجود همان حدیث سلیمان [و] اهرمن باشد
4 دل مرا سخن عشق زنده ساخته است نمیرد آن که دلش عاشق سخن باشد
5 چو آفتاب سیه قطعه ای است از شب تار هر آن دلی که گرفتار جان و تن باشد
6 ز بسکه از دل و جان دوستم به خلق خدا محب خویش سعیدا رقیب من باشد