هر دل که نه صاف است از امیرعلیشیر نوایی غزل 92

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

هر دل که نه صاف است برو فیض خرام است

1 هر دل که نه صاف است برو فیض خرام است مرآة رخ دوست دل آئینه فام است

2 در آئینه جام بدیدم رخ ساقی آن دوره آئینه مگر دوره جام است؟

3 از آب حیات قدحم کام به ذوق است عمری می تلخ است و مرا عمر به کام است

4 کی لخلخه صندل احمر خوشم آید که قلقله ظرف میم عطر مشام است

5 از میکده عشق چو شد باده حلالم نانم دگر از خانقه زهد حرام است

6 هم باد به خود آمد و هم آب ز خود رفت در گلشنت ای سرو سمن بر چه خرام است؟

7 از خویش برون رفتن و در دوست رسیدن فانی ره فقر ار چه درازست دو گام است!

عکس نوشته
کامنت
comment