-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر خون که از درون ز دل مبتلا چکد جوشد ز سوز سینه و از چشم ما چکد
2 گردد چو آه صاعقهانگیز ما بلند زان ابر فتنه تفرقه باد بلا چکد
3 از شیشهای چرخ به دور تو بیوفا در جام عاشقان همه زهر جفا چکد
4 آتش ز گل گلاب چکد این چه ناز کیست کز گرمی نگه ز تو آب حیا چکد
5 من با تو گرم عشق و دل خونچکان کباب تا بی تو زین کباب چه خونابهها چکد
6 باشد به قتل خلق اشارت چو زهر قهر از گوشههای ابروی آن بیوفا چکد
7 اعجاز حسن بین که مسیحا دم مرا از لعل آتشین همه آب بقا چکد
8 در عرض درد ریختن آبرو خطاست گیرم ز ابردست طبیبان دوا چکد
9 مگشای لب به عرض تمنا چو محتشم آب حیات اگر ز کف اغنیا چکد