- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن سهی سرو چو گلگشت لب جو می کرد بلبل از شاخ سمن وصف رخ او می کرد
2 صبحدم باد دم از حلقه زلفش می زد باغ را ناف پر از نافه آهو می کرد
3 از به آن روز بچربید ترنج ذقنش که به بازیچه ز نارنج ترازو می کرد
4 آدم آن روز که مسجود ملائک شده بود با خود اندیشه آن گوشه ابرو می کرد
5 ای خوش آن شب که منش دست کمر می کردم طوق اقبال من او از خم بازو می کرد
6 نقش هر آرزو از لوح ضمیرم می شست در تمنای خودم یکدل و یکرو می کرد
7 گرچه جامی سخن از روح قدس تلقین داشت دوش دریوزه ازان لعل سخنگو می کرد