-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آب حیوان،که سکندر طلبش میفرمود روزی جان خضر گشت و خضر شد خشنود
2 آب حیوان چه بود؟زنده جاوید شدن بشنو،ای خواجه،که در عین شهودی مشهود
3 در ازل سابقه عشق «قسمنا» گفتند «عونناالله » خداوند کریمست و ودود
4 دل ما شیفته حسن جهانگیر تو شد تاجهان هست و جهاندار جهان خواهد بود
5 من که از بودن و نابود فراغت دارم پیش ما قصه مگویید ازین بود و نبود
6 چون یقین گشت ترا طالب ومطلوب یکیست طلب اینجابسر آمد، طرق اینجا مسدود
7 قاسمی از سر عالم بهوایت برخاست علم الله کزین جمله تو بودی مقصود