عندلیب روح را تن آشیان گردیده از سعیدا غزل 131

عندلیب روح را تن آشیان گردیده است

1 عندلیب روح را تن آشیان گردیده است یوسفی را چاه زندان خانمان گردیده است

2 عمرها شد جان به گرد کوی او دارد طواف تن به عزم دیدن آن رو روان گردیده است

3 گر سرم گردد به گرد دل عجایب نیست این بر سر یک نقطه ای نه آسمان گردیده است

4 ناتوانی بسکه ما را بر زمین افکنده است آسمان در خانهٔ ما آستان گردیده است

5 بیشتر عرفان سعیدا جهل آمد بر درش بس یقین ها بر سر آن کو گمان گردیده است

عکس نوشته
کامنت
comment