🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
اسدی توسی

اسدی توسی

اسدی توسی
اسدی توسی

وز آنسو چو پور بهو از اسدی توسی گرشاسپ‌نامه 38

گرشاسپ‌نامه 38 ام از 144 گرشاسپ‌نامه

وز آنسو چو پور بهو رفت پیش

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31

1 وز آنسو چو پور بهو رفت پیش به شهر سر ندیب با عمّ خویش

2 همی ساخت بر کشتن عم کمین نهان عمّ به خون جستنش همچنین

3 سرانجام کار آن پسر یافت دست عمش را کشت و به شاهی نشست

4 پس آگاهی آمد ز مهراج شاه ز درد پدر گشت روزش سیاه

5 یکی هفته بنشست با سوک و درد سر هفته لشکر همه گرد کرد

6 بسی گنج زرّ و درم برفشاند صد و بیست کشتی سپه در نشاند

7 سپهدار جنگ آور رزم ساز فرستادش از پیش مهراج باز

8 چو رفتند نیمی ره از بیش و کم سپه باز خوردند هر دو به هم

9 سبک بست گرشاسب کین را میان همان شست کشتی از ایرانیان

10 همه خنجر و نیزه برداشتند ز کیوان غو کوس بگذاشتند

11 چنان گشت کشتی که در کارزار به زخم سوار اندر آمد سوار

12 به هر سو دژی خاست تا زان به جنگ ازو خشت بارنده و تیر و سنگ

13 ز تفّ سر تیغ ، وز عکس آب همی در هوا گشت کرکس کباب

14 چنان تیر بارید هر گرد گیر که هر ماهیی ترکشی شد ز تیر

15 همی موج بر اوج مه راه زد ز ماهی تن کشته بر ماه زد

16 از آتش همه روی دریا به چهر چنان شد که شب از ستاره سپهر

17 شد از خون تن ماهیان لعل پوش دل میغ زد ز آب شنگرف جوش

18 چنان بود موج از سر بیشمار که گرد چمن میوه بارد ز بار

19 همی رفت هر کشتیی سرنگون درآویخته بادبان پُر ز خون

20 چو اسپان جنگی دوان خیل خیل برافکنده از لعل دیبا جلیل

21 سپهدار با خیل زاول گروه به پیش اندر آورده کشتی چو کوه

22 چپ و راست تیغ ارغوان بار کرد به هر کشتی از کشته انبار کرد

23 به یک ساعت از گرز یکماهه بیش همی ماهیان را خورش داد پیش

24 ز کشتی به کشتی همی شد چو گرد همی کوفت گرز و همی کشت مرد

25 چنین تا به جنگاوه جنگجوی رسید ، از کمین کرد آهنگ اوی

26 سرش را به گرز گران کوفت خرد تنش را به کام نهنگان سپرد

27 یلان ز آتش رزم و از بیم تاب همی تن فکندند هر سو در آب

28 چهل کشتی از موج باد شگرف ز دشمن نگون شد به دریای ژرف

29 دگر در گریز آن کجا مانده بود نهادند سر زی سرندیب زود

30 گرفتند سی کشتی ایران سپاه بکشتند هر کس که بد کینه خواه

31 همه بادبان ها برافراشتند به دمّ گریزنده برداشتند

اسدی توسی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش گرشاسپ‌نامه 38 ام از 144 گرشاسپ‌نامه اسدی توسی می باشد
شعر قالب : گرشاسپ‌نامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش

شاعر شعر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش چه کسی است ؟

شاعر شعر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش اسدی توسی می باشد.

شعر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش چیست ؟

قالب شعر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش گرشاسپ‌نامه است

سبک شعر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش چیست ؟

سبک شعر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر وز آنسو چو پور بهو رفت پیش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
اسدی توسی

وز آنسو چو پور بهو از اسدی توسی گرشاسپ‌نامه 38

گرشاسپ‌نامه 38 ام از 144 گرشاسپ‌نامه
بنر