جامی

جامی

جامی
جامی

وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی از جامی غزل 296

غزل 296 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد وز تکبر گوش سوی دادخواهی هم نکرد

2 بهر پابوسی به راهش سالها بودیم خاک هرگز آن بدخو گذر بر خاک راهی هم نکرد

3 دل که می زد لاف صبر از ماه رویش سالها کی تواند صبر ازو سالی که ماهی هم نکرد

4 هر که با روی چو زر گشت از گدایان درش مایل مالی نشد پروای جاهی هم نکرد

5 کیست عاشق بیدلی کز تیر باران جفا خورد صد زخم بلا بر جان و آهی هم نکرد

6 بر در و دیوار خود نگذاشت سایم روی زرد آه کز من اعتبار برگ کاهی هم نکرد

7 من ندانم کز چه شد جامی چنین بی آبروی گر چه از وی نامد احسانی گناهی هم نکرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد

شاعر شعر وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد چه کسی است ؟

شاعر شعر وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد جامی می باشد.

شعر وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد چیست ؟

قالب شعر وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد غزل است

مضمون اصلی شعر وه که آن سلطان به مظلومان نگاهی هم نکرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.