وه که از دوختن، این چاک گریبان از عرفی شیرازی غزل 95

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

وه که از دوختن، این چاک گریبان رفته است

1 وه که از دوختن، این چاک گریبان رفته است این شکافی است که تا دامن ایمان رفته است

2 به حوالی تن از شرم نیاید فردا جان آن کس که ز هجران تو آسان رفته است

3 لذتی یافته کام دلم از ناوک او کز گلوی هوسم چاشنی جان رفته است

4 رفت آن آفت دین از برم ای هوش بیا تا ببینم که چه ها بر سر ایمان رفته است

5 همت آن بود که لب تشنه بمیرد عرفی ور نه صد بار به سر چشمه ی حیوان رفته است

عکس نوشته
کامنت
comment