-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
و هُوَ رکن الدّین مسعود بن نظام الدّین علی است. اجدادش از شیراز به کاشان رفتند. او در کاشان متولد شد. غرض، از فضلا و حکمای عهد خود بودو به غیرت مشهور است. چنانکه به اندک بی التفاتی که از شاه عباس ماضی دید از شاه رنجید و این مطلع گفته به هندوستان رفت: ,
2 گر فلک یک صبحدم بامن گران باشدسرش شام بیرون میروم چون آفتاب از کشورش
غرض، در خدمت اکبرشاه و جهانگیر پادشاه هندوستان به غایت معتبر بود. بعد از فوت شاه عباس که از عمر حکیم یک صد و پنجاه سال گذشته بود، به ایران مراجعت نموده. از اوست: ,
4 نیارم گفت ذکر بر دوام و برمراد او را بدین آلودگی شرم آیدم کارم به یاد او را
5 به صفات آدم اکنون که خدا ستود ما را چه غم است ازاینکه شیطان نکندسجودمارا
6 با من آمیختهای وز تو اثر پیدانیست همه شیر است دراین جام و شکرپیدا نیست
7 عشرت مردم عالم همه در غم بگذشت عشرت آن کرد که مردانه زعالم بگذشت
8 عشقی که رفته رفته جنون آورد چه سود دیوانه گشتن از نظر اولین خوشست
9 چون قطره به آن گوهر یکتا نرسیدیم از ابر فتادیم و به دریا نرسیدیم