وه! چه عمرست که در هجر تو از هلالی جغتایی غزل 45

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

وه! چه عمرست که در هجر تو بردم عاقبت؟

1 وه! چه عمرست که در هجر تو بردم عاقبت؟ جان شیرین را بصد تلخی سپردم عاقبت

2 گر شکایت داشتی از ناله و درد سری رفتم و درد سر از کوی تو بردم عاقبت

3 بر لب آمد جان و در دل حسرت تیغت بماند تشنه لب جان دادم و آبی نخوردم عاقبت

4 بسکه آمد، چون قلم، بر فرق من تیغ جفا نام خود از تخته هستی ستردم عاقبت

5 گشتم از خیل سگان او، بحمدالله، که من در حساب مردمان خود را شمردم عاقبت

6 ای که میگویی: هلالی، حاصل عمر تو چیست؟ سالها جان کندم، از هجران بمردم عاقبت

عکس نوشته
کامنت
comment