-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
و از شهر آمد به حران دو راهست، یکی را هیچ آبادانی نیست و آن چهل فرسنگست، و بر راهی دیگر آبادانی و دیه های بسیارست و بیشتر اهل آن نصاری باشد و آن شصت فرسنگ باشد. ما با کاروان به راه آبادانی شدیم. صحرایی به غایت هموار بود، الا آنکه چندان سنگ بود که ستور البته هیچ گام بی سنگ ننهادی. ,
روز آدینه بیست و پنجم جمادی الآخر سنه ثمان و ثلثین و اربعمایه (۴٣٨) به حران رسیدیم، بیست و دوم دی ماه، هوای آنجا در آن وقت چنان بود که هوای خراسان در نوروز. ,