حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

هم چو من دل بری از حکیم نزاری قهستانی غزل 414

غزل 414 ام از 1607 غزلیات

هم چو من دل بری که جان دارد

1 هم چو من دل بری که جان دارد کس ندانم که در جهان دارد

2 دل برِ من مگر همه جان است نه چو انسان که جسم و جان دارد

3 چشم او گر نه سر به سر شوخ است پس چرا هم چو روح آن دارد

4 باده و انگبین و آبِ حیات هر سه اندر یکی مکان دارد

5 ور نداری ز من قبول آنک کوثر اندر لب و دهان دارد

6 به حقیقت اگر بگویم راست صفت و صورتِ جنان دارد

7 سخت بد خوست با نکورویی راستی عادتی چنان دارد

8 چون نزاری هزار مملوکش سرِ خدمت بر آستان دارد

9 هر چه در چشمِ پاک بازآید تا به جان جمله در میان دارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هم چو من دل بری که جان دارد

شاعر شعر هم چو من دل بری که جان دارد چه کسی است ؟

شاعر شعر هم چو من دل بری که جان دارد حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر هم چو من دل بری که جان دارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر هم چو من دل بری که جان دارد چیست ؟

قالب شعر هم چو من دل بری که جان دارد غزل است

مضمون اصلی شعر هم چو من دل بری که جان دارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر