-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امر علی بالیات الخیام وابکی علیها بکاء الغمام
2 کهن خیمه هایی کزین پیش داشت در آن سلمی وآل سلمی مقام
3 دریغا که از دور گردون فتاد چنان سلک جمعیتی ز انتظام
4 نه پیداست زان خیمه ها جز نشان نه باقیست از خیمگی غیر نام
5 ستونهای آن خیمه ها زیر خاک ز هم ریخته چون رمیم عظام
6 ز آمد شد باد اطنابشان گسسته ز هم چون عهود لئام
7 در آرامگاه غزالان شوخ چرا کرده گوران ناگشته رام
8 قدمگاه کبک خرامان شده ست گذرگاه زاغان ناخوشخرام
9 چو نی صبح نی شام یابد خبر ازان رفتگان لاجرم صبح و شام
10 کند جامی از جان و دل سویشان هزاران تحیت روان والسلام