گرچه بیداد جفای تو از جهان ملک خاتون غزل 529

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

گرچه بیداد جفای تو به غایت باشد

1 گرچه بیداد جفای تو به غایت باشد حاش لله که مرا از تو شکایت باشد

2 دل تو میل وفای من سرگشته نکرد از دل ای دوست به دل گرچه سرایت باشد

3 از جهان کام دل آن روز بود حاصل من که تو را با من دلخسته عنایت باشد

4 گر نماند اثری از من بیچاره هنوز دل من بر سر پیمان و وفایت باشد

5 در جهانت چو جهان بنده مخلص نبود مکشش خاصه که بی جرم و جنایت باشد

6 گر به خاکش گذری بوی محبّت شنوی بکن اندیشه که مهرش بچه غایت باشد

7 داده ام جان و جهان و غم عشقش ستدم در جهان بهتر از اینم چه کفایت باشد

عکس نوشته
کامنت
comment