- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر چه ما را پای تا سرجرم و سر تا پا خطاست خواجه دید آنگه خرید، ار عیب ها پوشد رواست
2 آنکه دستم داد اگر دستم بگیرد در خور است آنکه مستم کرد اگر عذرم پذیرد هم سزاست
3 گر بخشم آید حلیم است ار ببخشاید کریم گر بخواند شهریار است ار براند پادشاست
4 بی خطا گیرد که این عدل است و اینش عادل است بی سزا بخشد که این فضل است و اینش اقتضاست
5 وجهة فی کثرة الاصداع امسی واحدا نیست جز یک روولی سد حلقه در زلف دو تاست
6 این طلبکاران نعمت را بلایی در پی است دوست جویان را بلا در پیش و نعمت در قفاست
7 جز وجود شاه حاشا نعمتی جوید نشاط جنت از طاعت نجوید آنکه جویای خداست