عراقی

عراقی

عراقی
عراقی

گر چه ز جهان جوی نداریم از عراقی غزل 191

غزل 191 ام از 613 غزلیات

گر چه ز جهان جوی نداریم

1 گر چه ز جهان جوی نداریم هم سر به جهان فرو نیاریم

2 زان جا که حساب همت ماست عالم همه حبه‌ای شماریم

3 خود با دو جهان چکار ما را؟ ما شیفتهٔ یکی نگاریم

4 کی صید جهان شویم؟ چون ما در بند کمند زلف یاریم

5 در دل همه مهر او نویسیم بر جان همه عشق او نگاریم

6 این خود همه هست، بر در او از خاک بتر هزار باریم

7 ما خود خجلیم از رخ یار با آنکه ز عشق زار زاریم

8 از کردهٔ خود سیاه‌روییم وز گفتهٔ خویش شرمساریم

9 رویش به کدام چشم بینیم؟ وصلش به چه روی چشم داریم؟

10 ما در خور او نه‌ایم، لیکن با این همه هم امیدواریم

11 ای دوست، گناه ما همین است کز دیده و جانت دوست داریم

12 باری، به نظاره‌ای برون آی بنگر که: چگونه جان سپاریم

13 بر بوی نظارهٔ جمالت دیری است که ما در انتظاریم

14 یک ره بنگر سوی عراقی بنگر که: چگونه جان سپاریم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر چه ز جهان جوی نداریم

شاعر شعر گر چه ز جهان جوی نداریم چه کسی است ؟

شاعر شعر گر چه ز جهان جوی نداریم عراقی می باشد.

شعر گر چه ز جهان جوی نداریم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گر چه ز جهان جوی نداریم چیست ؟

قالب شعر گر چه ز جهان جوی نداریم غزل است

مضمون اصلی شعر گر چه ز جهان جوی نداریم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر