- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرچه بر رویم در لطف از توجه بازداشت تا توانست از درم بیرون به حکم نازداشت
2 جراتم با آن که بیدهشت به صحبت میدواند دور باش مجلس خاصم بر آن در بازداشت
3 بزم شد فانوس و جانان شمع و دل پروانهای کز برون خد را بگرد شمع در پرواز داشت
4 دل که در بزمش به حیلت دخل نتوانست کرد گریه بر خواننده عقل حیل پرداز داشت
5 شد نصیب من که صید لاغرم اما ز دور در کمان هر تیر کان ترک شکارانداز داشت
6 بر رخم محرومی صحبت در امید بست خاصه آن صحبت که وی با محرمان راز داشت
7 محتشم کز قرب روز افزون تمام امید بود کی خبر زین عشق هجر انجام وصل آغاز داشت