گر چه ز اندوه از مجیرالدین بیلقانی دیوان اشعار 6

مجیرالدین بیلقانی

آثار مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

گر چه ز اندوه جهان بر دل ما صد گره است

1 گر چه ز اندوه جهان بر دل ما صد گره است چاره عیش بسازیم که هم عیش به است

2 می خوریم از سر آزادی و دانیم که می خوش کند حالت هر دل که ز غم پر گره است

3 پس ازین عشوه گردون به یکی جو نخرم که همه آفت ما زین فلک عشوه ده است

4 غم و شادی بر ما نرد گرو می بازند شادی از غم ببرد زود که شادی فره است

5 پیش عاقل سپر از عشرت و عیش اولیتر خاصه اکنون که کمانهای حوادث به زه است

6 با زمانه نتوان برد ستیز از چه از آن؟ که زمانه چو ببینی خس و خیره سته است

7 ناله چنگ و می صافی و زلف چو زره چاره این غم درهم شده همچون زره است

8 به بد و نیک جهان خرم و غمگین نشود مگر آن کس که برو حال جهان مشتبه است

عکس نوشته
کامنت
comment