گر چه بلای خمار کرد از امیرعلیشیر نوایی غزل 254

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

گر چه بلای خمار کرد فزون حزن من

1 گر چه بلای خمار کرد فزون حزن من مغبچه و می ولیک اذهب عن الحزن

2 هر شکن زلف او جای هزاران دلست طرفه که آن بند زلف هست شکن بر شکن

3 شبنم خوی بر گلش بر شفق آمد نجوم نی شفق و نی نجوم خون دل و اشک من

4 بر تن او پیرهن هست گران از حریر نیست عجب گر ز رشک پاره کنم پیرهن

5 ز آتش آه دلم هست زبانه زبان لب شده پر آبله بین اثرش در دهن

6 سینه من کوه غم میکنم از ناخنش بار دلم بی ستون من به تهش کوهکن

7 خسرو و حافظ ترا فانی اگر هادی اند پیروی جامی ات هست به وجه حسن

عکس نوشته
کامنت
comment