1 هر چند بود عارض تو در نظرم هر لحظه بود شوق رخت بیشترم
2 خواهم که شود هر سر مویم چشمی تا بهر تماشا بتو در مینگرم
1 مرا خدای اگر عمر جاودان بدهد بجای هر سر مویم دو صد زبان بدهد
2 بصد هزار لغت هر زبان سخن گوید چنانک داد فصاحت گه بیان بدهد
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز