- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگرچه دور بود از تو مه به صد فرسنگ دهان نو به شکر نسبتی است ننگا ننگ
2 پوش رخ که غلو کرد خط زنگارین چو دور شد ز نظرها بگیرد آینه زنگ
3 به راه عشق گرت پای بشکند صوفی زگشت کوی بتان تا سرت به جاست ملنگ
4 از اشک جمله تنم سرخ ساخت مردم چشم چنانکه رنگرزان را به دل خوش آبد رنگ
5 رسم به زلف تو از صبر با دل پر خون به آن دلیل که خون مشک می شود به درنگ
6 از بس که نیر تو دارم به دل چو خاک شوم برآبد از گل من هر طرف درخت خدنگ
7 به اهل قبله چو کردند آشتی ترکان چرا به عاشق آن روست غمزه ها را جنگ
8 چو این غزل سر و پایش دقیق و شیرین است سزد که نغمه سرایان بدو کنند آهنگ
9 کمال از دل سخت رقیب و بار متال ترا که آرد همی باید از میان دو سنگ