اگرچه دور بود از تو مه به از کمال خجندی غزل 665

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

اگرچه دور بود از تو مه به صد فرسنگ

1 اگرچه دور بود از تو مه به صد فرسنگ دهان نو به شکر نسبتی است ننگا ننگ

2 پوش رخ که غلو کرد خط زنگارین چو دور شد ز نظرها بگیرد آینه زنگ

3 به راه عشق گرت پای بشکند صوفی زگشت کوی بتان تا سرت به جاست ملنگ

4 از اشک جمله تنم سرخ ساخت مردم چشم چنانکه رنگرزان را به دل خوش آبد رنگ

5 رسم به زلف تو از صبر با دل پر خون به آن دلیل که خون مشک می شود به درنگ

6 از بس که نیر تو دارم به دل چو خاک شوم برآبد از گل من هر طرف درخت خدنگ

7 به اهل قبله چو کردند آشتی ترکان چرا به عاشق آن روست غمزه ها را جنگ

8 چو این غزل سر و پایش دقیق و شیرین است سزد که نغمه سرایان بدو کنند آهنگ

9 کمال از دل سخت رقیب و بار متال ترا که آرد همی باید از میان دو سنگ

عکس نوشته
کامنت
comment