جامی

جامی

جامی
جامی

گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ از جامی غزل 283

غزل 283 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8

1 گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ نکند پیش مه روی تو پروای چراغ

2 زیر پا تار سر زلف سیاه تو کند روشن این نکته که تاریک بود پای چراغ

3 آرزومند رخ خوب تو در دور فراق شب نشینیست به دل داغ تمنای چراغ

4 می برد کاکل مشکین تو را باد ز جای دود را کی بود آرام به بالای چراغ

5 آتش شوق تو در جان چراغ افتاده ست پرده از عارض اگر وا نکنی وای چراغ

6 شمع رخسار تو بس انجمن عالم را گو بپوشید رخ انجمن آرای چراغ

7 پرتو روی تو را تاب نیارد خورشید ناید از دیده شبکور تماشای چراغ

8 جای کن دیده جامی چو شوی بزم فروز که مناسب نفتد روی زمین جای چراغ

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ

شاعر شعر گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ چه کسی است ؟

شاعر شعر گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ جامی می باشد.

شعر گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ چیست ؟

قالب شعر گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ غزل است

مضمون اصلی شعر گرچه سوزد دل پروانه ز سودای چراغ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.