-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرچه ناچار از درت ای سرو رعنا میروم از گرفتاری دلم اینجاست هرجا میروم
2 رفتنم را بس که میترسم کسی مانع میشود میروم امروز و میگویم که فردا میروم
3 رفته خضر ره ز پیش اما من گم کرده پی هست تا سر میکشم یا هست تا پا میروم
4 عقل و دین و دل که مخصوصند بهر الفتت میگذارم با تو وحشی انس تنها میروم
5 میروم در پی بلای هجر از یاد وصال اشگم از چشم بلا بین میرود تا میروم
6 گفتیم کی خواهی آمد باز حال خود بگو حال من در پردهٔ غیب است حالا میروم
7 وای بر من محتشم ز غایت بیچارگی در رهی کانرا نهایت نیست پیدا میروم