جامی

جامی

جامی
جامی

گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند از جامی غزل 379

غزل 379 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند روی من جز پی اقبال تو هر سوی نماند

2 خانه ای بود به کوی طرب از وصل توام شد خراب از غمت آن خانه و آن کوی نماند

3 بس که از موی میان تو جدا موییدم تنم از مویه چو مویی شد و آن موی نماند

4 جوی چشمم ز خیال رخت آبادان بود تا تو رفتی ز نظر آب درین جوی نماند

5 بنما زودتر ای کعبه مقصود جمال که درین ره دگرم تاب تک و پوی نماند

6 پیر گشتم من بدروز ولی در دل من جز تمنای جوانان نکوروی نماند

7 لب گشا ای گل رعنا به سخن جامی را که درین باغ جز او بلبل خوشگوی نماند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند

شاعر شعر گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند چه کسی است ؟

شاعر شعر گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند جامی می باشد.

شعر گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند چیست ؟

قالب شعر گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند غزل است

مضمون اصلی شعر گر چه پیش تو مرا هیچ ره و روی نماند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.