جامی

جامی

جامی
جامی

گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو از جامی غزل 64

غزل 64 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را

1 گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را خون همی گریم اگر یک دم نمی بینم تو را

2 هر بنا محکم ز سنگ است ای دلت چون سنگ سخت چون بنای دوستی محکم نمی بینم تو را

3 عشق شد در دل مقیم ای عقل درد سر ببر کاندرین خلوتسرا محرم نمی بینم تو را

4 بهر قتل عاشقان می دیدمت زین بیش غم چون به بخت ما رسید آن هم نمی بینم تو را

5 طینت پاک تو گویی ز آب و خاک دیگر است جنس آب و خاک این عالم نمی بینم تو را

6 از خم محراب ابرویش همانا غافلی ای که هرگز پشت طاعت خم نمی بینم تو را

7 از تو هر مو بر تن جامی غمی دارد جدا وز غم او یک سر مو غم نمی بینم تو را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را

شاعر شعر گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را چه کسی است ؟

شاعر شعر گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را جامی می باشد.

شعر گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را چیست ؟

قالب شعر گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را غزل است

مضمون اصلی شعر گر چه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.